اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد نیروی قدس سپاه پاسداران یک شهروند اوگاندایی را برای حمله با نارنجک به سفارتخانههای اسرائیل در کشورهای اوگاندا و سنگال،به خدمت گرفته بوده، اما با شناسایی و بازداشت عامل حمله، برنامه عملیاتی سپاه شکست خورده است.
بر اساس این اطلاعات، یک عضو پاکستانی نیروی قدس به نام زاهد جواد این فرد اوگاندایی را برای انجام این حمله استخدام کرده است.
در ویدیویی که بهطور اختصاصی به دست ایراناینترنشنال رسیده، این فرد تاکید میکند جواد از او خواسته از ساختمان سفارتخانههای اسرائیل در سنگال و اوگاندا فیلمبرداری کند.
عضو پاکستانی نیروی قدس، سه ماه پیش به عامل اوگاندایی گفته او برای سفری به ایران میرود.
او میگوید پس از آن، یک عضو ایرانی نیروی قدس از طریق واتساپ به او پیام داد و در ازای پرداخت پول از او درخواست همکاری کرد.
آنچنانکه این شهروند اوگاندایی در ویدیو میگوید عوامل نیروی قدس او را به اسم رمبو، کاراکتر معروف یک فیلم اکشن امریکایی، خطاب میکردند.
یک منبع اگاه در گفتوگو با ایران اینترنشنال، با اشاره به این عملیات شکستخورده سه عضو ایرانی این شبکه خرابکاری را معرفی کرد.
به گفته این منبع، آنها میثم صحرایی، رضا قبادی و عباس محمد نعیم نام دارند و برای واحد ۸۴۰ نیروی قدس سپاه پاسداران کار میکنند.
این واحد به فرماندهی یزدان میر با اسم مستعار سردار باقری، مسئول حمله به مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از ایران و اهداف اسرائیلی و امریکایی است.
یک عضو ایرانی شبکه نیروی قدس فعال در برنامه حمله به سفارخانههای اسرائیل در اوگاندا و سنگال، تصویری از یک نارنجک را در واتساپ برای عامل اوگاندایی فرستاد و از او خواست چنین سلاحی را خریداری کند.
عامل اوگاندایی که بررسیهای ایراناینترنشنال نشان میدهد یک کارگر ساختمانی است تایید کرده که هدف، حمله به سفارتخانههای اسرائیل بود.
او گفته رابط ایرانی شبکه با او پس از مشورت با کسی که رییس این شبکه خوانده است، با درخواست او برای واریز هزینههای این عملیات به حسابش موافقت کرده است.
منبع آگاهی که با ایران اینترنشنال گفتوگو کرد، با اشاره به کار تیمی پشت این عملیات، گفت در عملیات اوگاندا علاوه بر زاهد، یک بنگلادشی به نام احمد (با نام واقعی انعام حق) هم کارهای میدانی را انجام داده است.
به تعبیر این منبع، نیروی قدس برای طراحی و برنامهریزی انجام این حمله و کمکردن ریسک شسکت عملیات، از شیوه «نیابتی در نیابتی» استفاده کرده است. به این ترتیب که نیروهایی نیابتی قدس سپاه پاسداران، نیروهای نیابتی دیگری را استخدام میکنند.
در نمونهای پیش از این، سه سال قبل، نیروی قدس با روش نیابتی در نیابتی، به دنبال حمله به اهداف اسرائیلی و آمریکایی در کنگو بود. عامل میدانی حمله در آن عملیات اکاکه ننگو علی نام داشت، دانشجویی که در مرکز جامعهالمصطفی در قم درس میخواند.
جامعهالمصطفی، یک نهاد آموزشی و تبلیغی تهران برای جذب مسلمانان کشورهای آفریقایی علاقهمند به جمهوریاسلامی است.
در آن زمان، رابط ننگو علی یک شهروند پاکستانی به نام مهدی حسن، عضو لشکر زینبیون، بود که در سوریه آموزش دیده بود.
نیروی قدس با همان روش کنگو به دنبال عملیات در اوگاندا بود که که روابط حسنهای با اسرائیل دارد. پنج سال پیش بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در سفر به اوگاندا از رییسجمهورش خواست سفارتخانه این کشور در شهر اورشلیم را بازگشایی کند.
قاچاق سلاح نیروی قدس به اوگاندا
به نظر میرسد جمهوری اسلامی با چشماندازی وسیعتر و برای هدفی جامعتر سراغ این کشور آفریقایی رفته است.
یک منبع در هواپیمایی ماهان به ایران اینترنشال گفت سپاه پاسداران با یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ با کد رجیستری متعلق به هواپیمایی فارس قشم ایر مشغول انتقال سلاح به کشورهای آفریقایی برای انتقال به مقصد نهایی در یمن است.
اطلاعات رجیستری پروازهای بینالمللی نشان میدهد که سوم مهرماه، این هواپیمای بوئینگ از بندرعباس به شهر انتبه در اوگاندا پرواز کرده است.
به گفته این منبع، به دلیل حجم سنگین بار اسلحه، این هواپیما صبح همان روز ابتدا از تهران به بندرعباس رفت و بعد از سوختگیری مجدد در فرودگاه این شهر، راهی اوگاندا شد.
همین هواپیما، ششم آبان ماه بار دیگر با بار سلاح از تهران به اوگاندا پرواز کرد. دادههای سایت فلایت رادار ۲۴، انجام این پروازها را تایید میکند.
پس از سقوط بشار اسد در سال گذشته و از دستدادن سوریه، جمهوری اسلامی برای انتقال سلاح به آنچه «جبهه مقاومت» میخواند، به ویژه حوثیهای یمن، دچار مشکل شده است.
اکنون مشخص شده تهران راهحل را در استفاده از کشورهای شرق آفریقا دیده تا به عنوان کریدور برای تامین تسلیحاتی حوثیها از آنها استفاده کند.
پس از ضربات متعدد اسرائیل به نیروهای نیابتی جمهوریاسلامی در منطقه، در بازه زمانی بیش از دو سال پس از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، حوثیها تنها گروه نیابتی عملیاتی جمهوری اسلامی هستند که هنوز توان عملیاتی و نظامی خود را به طور موثر از دست ندادهاند.
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد قابلیت جدید نمایش موقعیت جغرافیایی کاربران این پلتفرم، موجب افشای رباتها و حسابهای کاربری جعلی وابسته به جمهوری اسلامی شده است.
این صفحه با انتشار پستی، از اقدام جدید ایلان ماسک، میلیاردر آمریکایی و مالک ایکس، حمایت کرد.
به گفته وزارت امور خارجه آمریکا، با این قابلیت شبکهای گسترده از رباتهای حامی جمهوری اسلامی شناسایی شدهاند که با جا زدن خود بهجای گروههای مخالف، به انتشار اطلاعات نادرست و ایجاد تفرقه میان مردم میپردازند.
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر کوشیده است تا با صرف بودجههای کلان برای «ارتش سایبری» خود، فضای افکار عمومی در شبکههای اجتماعی را مهندسی کند.
این ساختار نه تنها بازوی تبلیغاتی نظام بهشمار میرود، بلکه در تولید و بازنشر گسترده اطلاعات نادرست نیز نقش فعالی ایفا میکند.
قابلیت تازه ایکس نشان داد شماری از طرفداران ایده تجزیهطلبی یا کاربران به ظاهر مخالفی که در بزنگاههای حساس در نقش حامی جمهوری اسلامی ظاهر شده بودند، اینترنت بدون فیلتر و به اصطلاح سیمکارت «سفید» داشتهاند.
وزارت امور خارجه آمریکا با اشاره به این موضوع، تاکید کرد ایالت متحده مصمم به افشای واقعیت پشت این «تلاشهای بیهوده» است.
در بخشی از این پست آمده است دونالد ترامپ، رییسجمهوری، و مارکو روبیو، وزیر امورد خارجه آمریکا، پیشتر تاکید کرده بودند: «آینده ایران متعلق به مردم آن است. آنها وارثان لایق فرهنگی غنی و سرزمینی باستانی و شایسته کشوری هستند که آرزوهایشان را برآورده سازد.»
در پایان این پیام افزوده شده که آمریکا در کنار مردم ایران ایستاده است تا بتوانند آینده خود را شکل دهند.
در روزهای اخیر انتشار فهرست روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و سیاسی و مقامهای حکومتی، از اصلاحطلب و محافظهکار، که بدون استفاده از وی پی ان و با استفاده از اینترنت بدون فیلتر اختصاص داده شده از سوی حکومت در ایکس فعال بودهاند، موجی از واکنش برانگیخته است.
افشای این موضوع انتقاد تند کاربران عادی ایرانی شبکه ایکس را به دنبال داشته که ناچار هستند هر روز برای استفاده از پلتفرمهای فیلتر شده اینترنتی از وی پی ان استفاده کنند.
این قابلیت اقدامات دیگر جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی را نیز افشا کرد.
یک رسانه بریتانیایی گزارش داد شماری از حسابهای شاخص حامی استقلال اسکاتلند در این شبکه اجتماعی که خود را بهعنوان فعالان اسکاتلندی معرفی میکنند، در حقیقت از داخل ایران اداره میشوند.
علی لاریجانی در پاسخ به این سوال که تهران حاضر است برای برقراری صلح میان هند و پاکستان و افغانستان و پاکستان چه اقدامی انجام دهد، گفت: ما آمادهایم یک «چک سفید» در اختیار پاکستانیها قرار دهیم تا هر زمان که لازم بدانند برای حل این مسائل از آن استفاده کنند.
او افزود: «پاکستان برای مردم ایران بسیار عزیز و محترم است.» دبیر شورای عالی امنیت ملی پیشتر نیز در شبکه ایکس نوشت: «به مسئولان پاکستانی گفتم پزشکیان بعد از سفر به پاکستان دستورات مهمی را برای رفع موانع اقتصادی بین دو کشور صادر کرده، شورای عالی امنیت ملی هم در این باره هر گونه محدودیتی را رفع خواهد کرد.»
با انتشار مصوبه دولت پزشکیان برای سه نرخی شدن قیمت بنزین، شهروندان از آثار آن بر زندگی خود گفتند. به گفته آنها، مردم که پیش از این نیز تحت فشار شدید اقتصادی بودهاند، حالا زندگیشان بسیار سختتر و حتی «به مرگ تدریجی» نزدیک خواهد شد.
رسانههای ایران چهار آذر تصویری از مصوبه هیات دولت منتشر کردند که بر اساس آن، از نیمه دوم آذر بنزین سه نرخی شده و نرخ سوم با قیمت پنج هزار تومان به فروش میرسد.
ایراناینترنشنال از مخاطبان خود پرسید افزایش قیمت و محدودیتها برای سهمیه دولتی بنزین چه تاثیری بر زندگی آنان خواهد داشت.
پاسخهای شهروندان، چشماندازی تیره از وضعیت معیشتی مردم ترسیم میکند؛ بسیاری از شهروندان تاکید کردند افزایش قیمت بنزین نه فقط هزینه حملونقل، بلکه قیمت همه کالاها و خدمات را بالا خواهد برد.
یکی از مخاطبان با اشاره به گرانیهای گسترده در تهران نوشت: «ما حتی ماشین نداریم؛ اما حالا دیگر توان استفاده از تاکسیهای اینترنتی را هم از دست دادهایم چون هزینه مسیرهای کوتاه نجومی شده است.»
او تاکید کرد که افزایش قیمت بنزین یعنی افزایش هزینه تمام اقلام؛ آنهم در شرایطی که بسیاری از خانوادهها حتی در تامین خورد و خوراک خود نیز دچار مشکل شدهاند.
چند شهروند نیز به این نکته مشترک اشاره کردند که هیچ زیرساختی برای کنترل موج گرانی پیشبینی نشده است.
مخاطبان گفتند با افزایش نرخ سوخت، «از شیر مرغ تا جان آدمیزاد» گرانتر خواهد شد و توان خرید اقشار کمدرآمد از آنچه اکنون هست نیز کمتر میشود.
برخی همچنین هشدار دادند که این بار افزایش قیمت بنزین شاید بیش از همه برای خود حکومت هزینهساز باشد.
یک مخاطب در همین زمینه گفت: «مشکلات اقتصادی مردم را به نقطهای میرساند که فشار اجتماعی و نارضایتیها تشدید میشود.»
اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در پی افزایش قیمت بنزین شکل گرفت و با فراگیر شدن آن و سرکوب شدید معترضان از سوی جمهوری اسلامی، به «آبان خونین ۹۸» معروف شد. برخی منابع آمار تقریبی کشتهها را هزار و ۵۰۰ نفر گزارش کردند.
مخاطبی در پیام خود گفت: «با این تصمیم بیچارهتر از قبل شدیم، این دیگر اسمش زندگی نیست، مرگ تدریجی است.»
بر اساس مصوبه هیات دولت، دامنه خودروهایی که سهمیه ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومانی دریافت میکنند، کاهش یافته است. در این سند آمده که نرخ جدید معادل ۱۰ درصد قیمت خرید بنزین از پالایشگاههاست.
مقامهای جمهوری اسلامی میگویند دولت هر لیتر بنزین را ۳۴ هزار تومان خریداری میکند، اما بررسیهای ایراناینترنشنال از صورتهای مالی پالایشگاهها نشان میدهد این رقم در واقع حدود ۲۵ هزار تومان است.
پیشتر در اول آبان و همزمان با شدت گرفتن گمانهزنیها درباره افزایش قیمت بنزین، مسعود پزشکیان تاکید کرده بود «در اصلِ افزایش قیمت هیچ تردیدی وجود ندارد».
اکنون پیامهای مخاطبان نشان میدهد این تصمیم تازه، در شرایطی که قدرت خرید مردم بهشدت تضعیف شده، موجی از هراس و خشم اجتماعی را برانگیخته و چشمانداز معیشت خانوارها را تیرهتر کرده است.
پژوهشی تازه روی بیش از ۱۴۰۰ دانشآموز مقطع متوسطه در ایران نشان میدهد نیازهای ارتباطی، سبک زندگی و احساس تنهایی، بیش از نیازهای آموزشی، در شکلگیری وابستگی افراطی نوجوانان به فضای مجازی نقش دارند.
فیروزه حاج علیاکبری، استادیار دانشگاه آزاد زنجان، حسین احمدی، استادیار دانشگاه فرهنگیان تهران و علی ذوالقدر، دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه تبریز، این پژوهش را بهمنظور بررسی عوامل وابستگی دانشآموزان به فضای مجازی با تاکید بر نقش شناختی و فردی و میانجیهای رفتاری-اجتماعی انجام دادند.
پژوهشگران در این مطالعه که نتایج آن در نشریه «مطالعات دانشپژوهی» دانشگاه تبریز منتشر شد، به بررسی پاسخهای پرسشنامه آنلاین ۱۴۸۷ نفر از دانشآموزان پایههای هفتم تا نهم شهر زنجان پرداختند.
یافتهها نشان میدهد وابستگی افراطی به فضای مجازی میتواند در روند زندگی روزمره اختلال ایجاد کند و این وابستگی در میان نوجوانان با تضعیف روابط خانوادگی، افت عملکرد تحصیلی و افزایش آسیبهای روانی همراه است.
به گفته پژوهشگران، این وضعیت تنها محدود به بازیهای آنلاین و حضور در شبکههای اجتماعی نمیشود و شکلهای گوناگون حضور طولانیمدت در اینترنت را دربر میگیرد.
نیاز به دوستی؛ موتور پنهان استفاده افراطی از فضای مجازی
طبق یافتهها، ریشههای اصلی وابستگی به فضای مجازی را میتوان در دو دسته جستوجو کرد.
از یکسو، انگیزههایی که با برآوردن یا جایگزینی نیازهایی مانند ارتباط با دیگران، تعامل با همسالان و دستیابی به اهداف آموزشی مرتبط هستند، و از سوی دیگر، عوامل ساختاریتر مانند نحوه جامعهپذیری، نداشتن آگاهی کافی از کارکردهای فضای مجازی و ضعف در سواد رسانهای.
پژوهشگران معتقدند دانشآموزان «بهخاطر نیاز به روابط اجتماعی بیشتر و گستردهتر، به فضای مجازی پناه میبرند» و زمانی که این نیاز در مدرسه، خانواده یا محله محقق نمیشود، گوشی و اینترنت جای حیاط مدرسه و کوچه را میگیرد.
به باور آنان، بیاعتنایی نظام آموزشی به استفاده هدایتشده از اینترنت و نیز ناآمادگی والدین برای همراهی موثر با فرزندان، موجب شده است نسل کنونی دانشآموزان بدون برخورداری از آموزش کافی، وارد شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین شوند.
پنهانکاری، افسردگی و گسست خانواده
در این پژوهش، پنج متغیر «پنهانکاری، افسردگی، اختلال در روابط خانوادگی، انزوای اجتماعی و سبک زندگی آنلاین» بهعنوان ویژگیهای پیامدی وابستگی به فضای مجازی سنجیده شدهاند.
نتایج مطالعه حاکی از آن است که این متغیرها بخش قابل توجهی از فرایند گذار نوجوانان از استفاده عادی تا وابستگی افراطی به فضای مجازی را مشخص میکنند.
بر این اساس، هرچه میزان گسست در روابط خانوادگی و احساس تنهایی بیشتر باشد، شدت وابستگی به فضای مجازی نیز افزایش مییابد.
نویسندگان مقاله تاکید میکنند که وابستگی به فضای مجازی صرفا پیامد وضعیت روانی نوجوانان نیست، بلکه خود میتواند به تشدید افسردگی و احساس انزوا بینجامد و چرخهای معیوب از وابستگی و آسیب روانی پدید آورد.
نیاز آموزشی، کماثرترین عامل
طبق دادههای بهدستآمده، نیاز آموزشی کمترین نقش را در وابستگی نوجوانان به فضای مجازی ایفا میکند.
به عبارت دیگر، در مقایسه با نیازهای ارتباطی و تعامل با همسالان، انگیزههای مرتبط با درس و آموزش تاثیر بسیار کمتری بر شاخص این نوع وابستگی نشان میدهند.
در این مقاله آمده است که «دانشآموزان علاقهمند به پیگیری مسائل آموزشی استفاده از فضای مجازی را بهعنوان یک ابزار جهت تحقق اهداف مرتبط با یادگیری در نظر میگیرند» و کمتر در دام استفاده افراطی از آن میافتند.
راهکارها؛ از گفتوگو در خانه تا سیاستگذاری در مدرسه
بر اساس نتایج، ویژگیهای زمینهای هم به شکل مستقیم و هم غیرمستقیم بر وابستگی افراطی به فضای مجازی اثر دارند و در مجموع حدود ۶۶ درصد تغییرات این پدیده را توضیح میدهند.
نویسندگان بر همین اساس پیشنهاد میکنند سیاستگذاری در مدرسه و خانه بهجای تمرکز بر فیلترینگ و وضع محدودیتهای فنی، بر تقویت مهارتهای ارتباطی، ایجاد فرصتهای سالم برای دوستی و آموزش سواد رسانهای متمرکز شود.
آنها بر «ضرورت برنامهریزی مناسب برای مدیریت سبک زندگی مجازی» تاکید میکنند؛ از تنظیم زمان استفاده از گوشی و اینترنت در خانه و مدرسه تا گفتوگوی صریح با نوجوانان درباره محتوای نامناسب، فشار همسالان و خطر پنهانکاری آنلاین.
به باور پژوهشگران، هنگامی که نیازهای ارتباطی و عاطفی دانشآموزان در فضای واقعی بیپاسخ بماند، شبکههای مجازی جای آن را پر میکنند و بازگرداندن نوجوانان به تعادل روانی و اجتماعی روزبهروز دشوارتر میشود.
پس از ماهها کشمکش و گمانهزنی، دولت بهصورت رسمی نظام سهنرخی بنزین را برقرار کرد و نرخ سوم از ۱۵ آذر با قیمت پنج هزار تومان اعمال خواهد شد. بسیاری از شهروندان این اقدام را مغایر با وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان و عاملی برای تشدید فشار اقتصادی بر مردم دانستهاند.
پس از اعلام تصمیم دولت در ارتباط با بهای بنزین، موجی از واکنشهای اعتراضی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت و کاربران با مقایسه سیاستهای کنونی پزشکیان با وعدههای دوران انتخابات، رویکرد اقتصادی او و حاکمیت را زیر سوال بردند.
همزمان، بحث درباره پیامدهای سنگین افزایش قیمت بنزین بر معیشت خانوارها نیز بالا گرفته است.
یک کاربر با اشاره به عدم پایبندی پزشکیان به وعدههای خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اول قول دادید فیلترینگ را بردارید و قیمت بنزین ثابت باشد. حالا قیمت بنزین را زیاد کردید و فیلترینگ هم ماندگار است. برای فیلترینگ نهادهای ذیربط مخالفند، اما برای بنزین همه نهادها موافق؟»
کاربر دیگری نیز به انتقاد از جریان موسوم به «اصلاحطلبی» در ایران پرداخت و گفت: «مشکل بنزین نیست، مشکل اینه که شما هر فاجعهای رو با برچسب اصلاحات قالب میکنین. ما اصلاح نمیخوایم؛ پایان همین چرخه خرابکاری رو میخوایم.»
کاربری به نام «علی» نبود «سیاست مشخص برای تاکسیها» و فقدان «مشوق برای هدایت مردم به سمت خودروهای برقی» را از جمله نقصهای برنامه افزایش قیمت بنزین برشمرد و هشدار داد «عدم تخصیص بنزین به خودروهای اقتصادی پلاک جدید»، قشر متوسط جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
کاربری به نام «سعید» با اشاره به طرح اخیر دولت و پیامدهای آن برای اقشار کمدرآمد نوشت حکومت سرکوب مزدی کارگران را «بخشی از توسعه» و بیحقوقی کارگران را «جهش اقتصادی» میداند.
او افزود: «این دیگر جنگ طبقاتی نیست؛ نسلکشی طبقاتی است.»
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، چهارشنبه پنجم آذر درباره وضعیت کارت سوخت خودروهای نوشماره اعلام کرد خودروهایی که بهتازگی تولید شدهاند و نوشماره محسوب میشوند، در حال حاضر سهمیهای ندارند.
او با تکرار مواضع مقامهای جمهوری اسلامی در سالهای گذشته، هدف افزایش قیمت بنزین را «نظمبخشی به مصرف سوخت و کنترل قاچاق» عنوان کرد و گفت درآمد حاصل از نرخ سوم بنزین به «کالاهای اساسی، دارو و کالابرگ الکترونیکی» اختصاص مییابد.
با این حال، سخنانی از این دست نتوانسته است از شدت خشم و نگرانی عمومی بکاهد و بسیاری از شهروندان همچنان با نارضایتی به تصمیم دولت واکنش نشان دادهاند.
کاربری با نام «ماهین» بنزین پنج هزار تومانی را به معنای «مرگ تدریجی کارگر و معلم و بازنشسته» دانست و نوشت: «خون مردم رو تو شیشه کردن. وقتشه شیشه رو بشکنیم.»
کاربر دیگری با نام «حسین» از «سادهسازیهای سخیف» و تلاش برای کماهمیت جلوه دادن افزایش قیمت بنزین انتقاد کرد و گفت: «هر عقل سلیمی میفهمد که بنزین متغیر کلیدی و پیشران تورم است. بحث فقط هزینه یک باک نیست، بلکه کل زنجیره حملونقل، خدمات و در نهایت سفره مردم تحت تاثیر است.»
کاربری با نام «آنام» هشدار داد خودروهای «نوشماره» لزوما بهمعنای ماشینهای صفر کیلومتر نیست و این طرح حتی ممکن است شامل «ماشین دست دوم» پس از تعویض پلاک شود.
انتقاد از تصمیم «فریبکارانه» دولت
واکنشها به افزایش قیمت بنزین تنها به شهروندان و کاربران شبکههای اجتماعی محدود نماند و برخی رسانههای داخلی و نمایندگان مجلس نیز به صف منتقدان این تصمیم پیوستند.
مهدی ابراهیمی، سردبیر پایگاه خبری رکنا، در همین رابطه نوشت: «قیمت بنزین را فریبکارانه افزایش دادند و کارشناسان مسعود پزشکیان بهجای رفاه مردم، دور زدن مردم را به رییسجمهور یاد دادند.»
او اضافه کرد: «از این به بعد، هر کسی خودرویش را بفروشد و خودرویی بخرد، کارت سوختهای هر دو خودرو همزمان حذف میشوند. این بخش فریبکاری است، یعنی در آیندهای نزدیک بخش اعظمی از خودروها بدون کارت سوخت خواهند بود.»
جواد نیکبین، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، نیز با انتقاد از منت گذاشتن بر مردم بهدلیل «ارزانی» قیمت بنزین در کشور گفت: «وقتی یک خودرویی که قیمت جهانی آن شش تا ۱۰ هزار دلار است، در کشور با قیمت ۳۰ تا ۵۰ هزار دلار فروخته میشود، مردم در واقع پول رهن خودرو را میپردازند.»
او هشدار داد افزایش قیمت بنزین نهتنها مانع قاچاق یا کاهش واردات نخواهد شد، بلکه به گسترش قاچاق، تشدید فشار تورمی و سنگینتر شدن بار معیشتی بر دوش مردم میانجامد.